حقیقت این است که من دارم در
نوار غزه زندگی میکنم.
حدود ماه نوامبر سال گذشته بود که علیرغم وجود قانونی مبنی بر مطلع کردن همسایهها از تعمیرات و مهمانیهای پیش رو، ما
به یکباره و با شنیدن سر و صداهای حاکی از تعمیرات یک واحد در ساختمانمان، غافلگیر
شدیم. یک هفته بعد، تعمیرات از یک واحد فراتر رفت و کمکم صدای بیل و چکش و دریل و
غیره، از سه واحد در طبقههای همکف، چهارم و پنجم بهگوش رسید و ادامه پیدا کرد تا
همین دو ماه پیش که بالاخره آرامش به ساختمان بازگشت. حالا اما یک هفتهایست که هر روز صبح با صدای یک دستگاهی
که دارد زمین و کاشی و وان و کل محتویات واحد بالاسریمان و مغز و رویاهای شیرین
دم صبح من را میکَند، از خواب میپرم.
خریدار و صاحب تمام این واحدها، یک نفر است، که از قضا یهودیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر